امکان دسترسی و ویرایش مطالب دیگر نویسندگان و نظرات بلاگ
امکان انتخاب قالب جدید یا ویرایش قالب وبلاگ
مدیریت وبلاگ (دسترسی به همه بخشها و تعریف کاربران جدید و ویرایش آنها)
http://kingsites.blogfa.com/
اینم آدرسش اگه موافقین به همین آدرس بالا خبر بدید
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 333
هرکی که می ومد بهش می گفت من یکی رو دوست دارم ، بهش می گفت دوست داشتن و عاشقی مال تو کتاب ها و فیلم هاست . . .
روز ها گذشت و گذشت تا اینکه یه شب سرد زمستونی ، توی یه خیابون خلوت و تاریک داشت واسه خودش راه میرفت که یه دختری اومد و از کنارش رد شد !
پسر قصه ما وقتی که دختره رو دید دلش ریخت و حالش یه جوری شد ، انگار که این دختره رو یه عمر میشناخته . . .
بقیه در ادامه مطلب
اينجا همه چيز درهمه...برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 322
پسر : ضعیفه ! دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم !
دختر : توباز گفتی ضعیفه ؟
پسر : خب ، منزل بگم چطوره ؟
دختر : وااااای . . . از دست تو !
پسر : باشه ؛ باشه ببخشید ویکتوریا خوبه ؟
دختر : اه . . . اصلاباهات قهرم !
پسر : باشه بابا ، توعزیز منی ، خوب شد ؟ آشتی ؟
دختر : آشتی ، راستی گفتی دلت چی شده بود ؟
پسر : دلم ! آها یه کم می پیچه ! ازدیشب تاحالا !
دختر : واقعا که !
پسر : خب چیه ؟ نمیگم مریضم اصلا ، خوبه ؟
دختر : لوووس !
بقیه در ادامه مطلب
اينجا همه چيز درهمه...برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 362
من علی هستم ، ۲۴ ساله ، ساکن تهران . از آن پسرهایی که به دلیل غرور زیاد اصلا فکر عاشق شدن به سرم نمیزد . در سال ۱۳۷۵ ، وقتی در دوره ی راهنمایی بودم با پسری آشنا شدم . اسم آن پسر آرش بود . لحظه به لحظه دوستی ما بیشتر و عمیق تر می شد تا جایی که همه ما را به عنوان ۲ برادر می دانستند . همیشه با هم بودیم و هر کاری را با هم انجام می دادیم . این دوستی ما تا زمانی ادامه داشت که آن اتفاق لعنتی به وقوع پیوست
بقیه در ادامه در مطلب
اينجا همه چيز درهمه...برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 313
دختر و پسر که زمانی همدیگرو با تمام وجود دوست داشتن بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه تاکسی شدن و آروم کنار هم نشستن . . .
دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد !
پسر هم کاغذی رو آماده کرده بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اونو نبینه . . .
دختر قبل از این که نامه ی پسرو بخونه به اون گفت که دیگه از اون خسته شده ، دیگه عشقش رو نسبت به اون از دست داده و الان پسری پیدا شده که بهتر از اونه . . .
پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود با ناراحتی از ماشین پیاده شد که در همین حال ماشینی به پسر زد و پسر درجا مرد . . .
دختر که با تمام وجود در حال گریه بود یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود ، وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود : “ اگه یه روز ترکم کنی میمیرم . . . ”
اينجا همه چيز درهمه...برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 269
ای بابا عجب روزگاریه. رفتم تو گوگل سرچ کردم خوشگلترین پسر دنیا اونوقت توکل صفحه عکسه دخترای نازه.
خواین ینی چی؟؟؟
پسرااای عزیزخووودتون بفهمین دیه!!!
بدنگا نکنین نمیترسم
بابا ایناااا میخوان منو بزنن :(
یارو از تو کلاهش ۱ دقیقه ای خرگوش در میاره
من ۲ ساله نمیتونم یه الاغ رو از تو دلم بیرون بیارم :|
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 309
زمان ما واسه دعوا سنگی چاقویی پنجه بکسی چیزی پیدا میکردیم همدیگرو تا سر حد گریه میزدیم ده دقیقه بعد هم دوست میشدیم
ماه رمضون امسالم تموم شد
ولی من هنوز با 22 سال سن نمی دونم کدوم زولبیاست کدوم بامیه!!!
به هر دوتاشم میگم زولبیا! خخخخخخخخخخ
ایرانسل ساعت 9 بهم اسمس داد بابام میگه بیا باز دوس دخترش اس داد مادرمم گف بتوچه بابامم خیلی ریلکس گوشیم رو برداشت رو دیوار اعلامیه کرد الان دلم میخواد زنگ بزنم اپراتور ایرانسل با بیل از پشت گوشی بزنم تو مغزش که رعایت نمیکنه ما بی اعصابیم.
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 258
آبروی تیم های زود گل خور نره!!!!!!
میگن قراره فیفا 14 رو اینقدر واقعی بسازن که بشه شب مسابقه به بازیکن حریف زنگ بزنی :|
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 414
فقط یک اسقلالی می تواند به مقدسات کشورش توهین کند
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 274
برچسب : نویسنده : هادی عبدالهی abdollahi1373 بازدید : 304